ŠΞЙĆǾŘ
مردی از دنیای مجازی
| ||
|
تحلیل مرگ از دیدگاه علمیمَرگ در زیستشناسی پایان زندگی موجودات زندهاست.و در متنهای دیگر رشتهها، ممکن است به نابودی کامل یک روند، یک وسیله یا یک پدیده اشاره کند.عوامل وشرایط گوناگونی میتوانند به مرگ سازوارهها بینجامند از جمله شکار، بیماری، نابودی زیستگاه، پیری، سوء تغذیه و تصادفات. در کشورهای پیشرفته، عامل اصلی مرگ انسانها، پیری و بیماریهای مربوط به کهولت است. در آن کشورها مرگ حیوانات بیشتر در نتیجه کشتار وسیع در کارخانهها انجام میگیرد تا از گوشت آنها برای غذای انسانها استفاده شود.
سنتها و اعتقادات در رابطه با مرگ، یکی از مهمترین قسمتهای فرهنگ انسانها محسوب میشود. ضمناً دیدگاه ادیان در مورد مرگ نیز بسیار با اهمیت تلقی میگردد.با توجه به پشرفتهای روزافزون علم پزشکی، توضیح: پدیده مرگ، جزئیات لحظه مرگ و همچنین درک مرگ واقعی، پیچیدگیهای بیشتری پیدا کرده است.همراه با پیشرفت های دانش پزشکی این بحث که در چه زمانی میتوانیم یک موجود را مرده و خاموش بدانیم دگرگونی پیش آمدهاست. از این رو مفهوم دیگری برای متمایز کردن نقطه مرگ به نام تئوری مرگ اطلاعات به وجود آمدهاست که توضیح میدهد در نقطهای از زمان که فرد آرایش سلولی مغز خود و در نتیجه اطلاعات ذخیره شده آن را از دست میدهد دچار مرگ غیر قابل بازگشت خواهد گردید. در غیر این، فرد تا پیش از این نقطه ویژه به کمک تکنیکهای پزشکی مانند CPR و… حتی در صورت نداشتن ضربان قلب و جریان نداشتن گردش خون به زندگی بازخواهد گشت.در تئوری داروین و فرگشت، موجوداتی که دارای عمری کوتاه ولی زادههای بیشتری باشند، دارای شانس بالاتری برای بقا هستند.از همین رو وجود مرگ، خود یکی از ویژگیهای مهم بقا برای ژن میباشد. چگونگی پیر شدن و در نهایت مرگ موجودات زنده هنوز به صورت قطعی مشخص نشده است. به صورت نظری سلولها توانایی تقسیم تا بینهایت و نامیرا را دارا میباشند. اما در دی ان ای(DNA) زائدههایی به نام تلومر وجود دارد که در هر تقسیم سلولی اندازه آنها کوتاهتر شده و در نهایت پس از به پایان رسیدن آن تقسیم سلولی متوقف میگردد. این سیر از ابتدای شکل گیری جنین و سلول تخم آغاز میگردد و تا پایان مرگ موجود زنده ادامه دارد. اندازه تلومر هر فرد بسته به ساختار ژنتیکی اش متفاوت است. در بعضی از مواقع که دی ان ای فرد دچار جهش میگردد، سلولهای نامیرا یا سلولهای سرطانی شکل میگیرند که در تقسیم سلولی آنها، اندازه تلومر ثابت مانده و به عبارتی دارای ویژگی نامیرایی میباشند و در نهایت به خاطر همین ویژگی، باعث مرگ موجود زنده میگردند. بافتهای ماهیچهای پس از مرگ شروع به سفت شدن میکند که به این سفت شدن جمود نعشی گفته میشود.بلافاصله پس از مرگ، آنزیمهای موجود در بدن، شروع به تجزیه بافتها می کنند.باکتریهای همزیست با انسان نیز که درون بدن زندگی می کنند، شروع به تجزیه بدن میزبان میکنند.جمود نعشی یا ریگورمورتیس (به انگلیسی: Rigor mortis) حالتی است که پس از مرگ در ماهیچههای جانداران رخ میدهد و در جریان آن بافتهای ماهیچهای سفت و سخت میشود. ابنسینا در کتاب رگشناسی، واژه مرگاخُشکی را برای این حالت بکار بردهاست. این حالت در آدمی ۳ ساعت پس از زمان مرگ آغاز میشود و ۱۲ ساعت پس از آن به اوج میرسد و شاید تا ۳۶ ساعت پس از مرگ نیز این حالت دنباله داشته باشد. مرگاخُشکی نخست از ماهیچههای چانه و گردن آغاز و سپس این فرایند از سوی سر به سوی پاها گسترش مییابد و هشت تا دوازده ساعت پس از مرگ کامل میگردد؛ و آروارهها، گردن و تن همانند یک تکه چوب سفت و خشک میشوند که این خشک شدگی باعث میگردد که تن را در همان حالتی که گمان میرود درگذشته باشد سخت و خشک نگه میدارد، تا جایی که اگر پیکری تکان داده شده باشد بازوها و پاها به همان حالتی که در هنگام مرگ بودند خشک میماند و این باور که در یک زمان در سر تا سر تن به صورت یکدست ایجاد میشود نادرست است. نظرات شما عزیزان: |
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |